Web Analytics Made Easy - Statcounter

ساعت 24-دخترنوجوانی که با فرار از خانه به پاتوق فساد یک زن پا گذاشته بود خیلی زود خودش را نجات داد.این دختر نزد پلیس رفت و خواست او را از سرنوشت شومی که دارد، نجات دهد.

 الناز که گریه می کرد، به پلیس گفت: وقتی می خواستم از خانه فرار کنم فقط به یاد کتک های پدرم بودم که گاه گداری با سیم و کمربند به جان من می افتاد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

برادرم با نگاه های کودکانه از من می‌خواست ترکش نکنم، قول دادم وقتی کار خوبی پیدا کردم سراغ او بروم و با خود ببرم.

دختر 16 ساله ادامه داد: با مانتو و مقنعه مدرسه از خانه خارج شدم. می‌خواستم با آن مقداری که حروفچینی و کامپیوتر بلد بودم شغلی دست و پا کنم. چشمانم پر از اشک بود که در را به روی برادرم بستم. هزار فکر داشتم و نمی دانستم از کجا شروع کنم.

به هر شرکتی رفتم دست خالی برگشتم. بعضی ها با نیش و کنایه حرف هایی به من می زدند که تا آن لحظه فقط از زبان برخی همکلاسی‌هایم شنیده بودم. خجالت می کشیدم. به همه جا سر زدم، حتی مطب پزشکان. می خواستم هر طوری شده کاری دست و پا کنم اما نشد.

مقداری پول همراهم بود که توانستم ناهاری بخورم. وقتی خسته شدم به پارک لاله رفتم روی صندلی نشستم و برای این که کسی متوجه فراری بودن من نشود کتاب درسی ام را باز و شروع به خواندن آن کردم.

وحشت دختر فراری از بازگشت به خانه

الناز مکثی کرد و گفت: غروب شد، دلهره زیادی داشتم، می دانستم پدرم و نامادری‌ام حسابی کلافه هستند. بابا حمید خیلی تعصبی بود اگر من را نمی کشت حتما جنازه ام را به بیمارستان می فرستاد. از سویی به خاطر فرار پشیمان بودم و از طرفی دلم برای برادرم تنگ شده بود.می ترسیدم به خانه برگردم. می دانستم سرنوشت بدی در انتظارم است. شاید در خانه زندانی می شدم.

دختر عموی بابام من و برادرم را بدبخت کرد

دختر فراری به گریه افتاد و گفت: برادرم بدون من خیلی تنها می‌ماند. هروقت برای مادرم که فوت کرده دلتنگی می کرد، روی پاهای من می خوابید. در یاد بهزاد به گریه افتادم، وقتی مامان فخری رفت شیرینی‌های زندگی مان تلخ شد.

همه زیر پای پدرم نشستند و از دخترعمه اش تعریف کردند، بیچاره بابام تسلیم شد و ما را بدبخت کرد.

دخترعمه‌ای که وارد زندگی مان شد، اخمو، عبوس و پر فیس و افاده بود. انگار کلفت او بودم. شهین خانم وقتی حامله شد انگار من و بهزاد هوویش بودیم. با بهانه های مختلف می خواست از دست ما راحت شود. انگار همان دختر مهربانی نبود که وقتی من و مامانم را می دید موهای من را بازی می‌داد و گونه‌هایم را می بوسید.

دستانی که در پارک شانه ام را تکان داد

الناز اظهار کرد: نمی دانستم شب را چه کنم. روی نیمکت پارک گریه می کردم ترس وجودم را گرفته بود، صورتم را بین دو دستانم گرفته بودم و سعی می‌کردم گریه‌هایم بی صدا باشد. وقتی دستی شانه‌هایم را تکان داد بی اختیار فریادی کشیدم.

یک زن 50 ساله که صورتی خندان و مهربانی داشت پشت سرم ایستاده بود. وقتی گفت چرا گریه می‌کنی؟! به یاد مادرم افتادم و خودم را در آغوشش انداختم. انگار می‌دانست دختر فراری هستم. نوازشم کرد و گفت از این اتفاقات زیاد می‌افتد. انگار می‌دانست پدرم من را کتک می‌زند. رگ خواب مرا در دست داشت. وقتی دلداری اش تمام شد دستم را گرفت و از روی نیمکت بلند کرد و خواست همراه او به خانه اش بروم.

ننه لیلا الناز دختر فراری را به خانه اش برد

دختر گریان به گوشه ای خیره شد و ادامه داد: آن زن خودش را ننه لیلا معرفی کرد و گفت تا الان خیلی دختر فراری دیده است و سعی کرده آنان را به خانه‌هایشان بازگرداند. به او گفتم که پدرم با همه فرق دارد، من را خواهد کشت و دیگر نمی توانم برگردم.

خانه‌اش در جنوب تهران بود. وقتی با او قدم می زدم همسایه‌ها نگاه خاصی به من و ننه لیلا داشتند. او گفت که توجهی نکنم تا این که وارد خانه اش با دیوارهای قدیمی شدم.

ننه لیلا ! چه تیکه ای تور کردی!

دختر دانش آموز روبه افسر پلیس عذرخواهی کرد و گفت: آن جا دو دختر را دیدم که با لباس‌ بسیار شیک و آرایش غلیظ به استقبال ننه لیلا آمدند. میترا و ترانه هر دو می‌خندیدند و با دقت من را وارسی می کردند. وقتی از زبان ترانه شنیدم که به ننه لیلا گفت چه تیکه ای تور کردی! احساس کردم قلبم خوابیده است. ترس همه وجودم را گرفته بود. از همکلاسی‌هایم شنیده بودم که بعضی از زنان، دختر فراری ها را می فروشند اما ننه لیلا چهره ‌ای مهربان داشت. با چشم غره‌های این زن، دو دختر ساکت شدند. آن شب به من غذای خوبی داده شد و اجازه دادند در اتاق استراحت کنم.

نخستین شبی بود که تنها تا ساعت11 شب بیرون از خانه بودم. باز به یاد برادرم افتادم. حتما با گریه خوابیده بود. بیرون در اتاق صداهای مردانه ای شنیده می شد که با میترا و ترانه شوخی می کردند.

وقتی همه جا را سکوت گرفت و آن دو دختر خانه را ترک کردند، ننه لیلا سراغ من آمد نوازشم کرد و گفت: دخترم اگر نزد من بمانی جز روزهای نخست که سخت است بعد دیگر عادت می کنی و مانند این دو دختر روحیه خوبی پیدا خواهی کرد در غیر این صورت سرنوشت بدی خواهی داشت و این بار گرگ‌های جامعه تو را خواهند درید و آثار روانی‌اش بدتر و بیشتر است.

ننه لیلا از اتاق خارج شد و من شنیدم به زنی که مهمان خانه بود، گفت: این دختر را فردا به آرایشگاه ببر و برای مهمانان آماده کن.

فرار از خانه فساد ننه لیلا

الناز گفت: احساس می کردم چاره ای جز پذیرفتن این سرنوشت تلخ ندارم، می خواستم با این ماجرا کنار بیایم. آن شب گریه می‌کردم که خوابم برد و صبح با فریادهای دختری از خواب پریدم.

ترانه بود، گریه می کرد و ناسزا می‌گفت. وقتی دقیق شدم دیدم از زندگی‌اش می نالد و ننه لیلا سعی می کند او را آرام کند و مدام می‌گفت که دختر تازه وارد می ترسد. فهمیدم منظورش من هستم همان جا تصمیم گرفتم فرار کنم.

من و ترانه از خانه ننه لیلا خارج شدیم او با آرایش غلیظ سعی کرده بود ناراحتی اش را پنهان کند که به او گفتم تو به خاطر فرار از خانه ناراحتی؟! این جمله کافی بود تا گریه امانش ندهد.

وی ادامه داد: در پارکی پای درددل‌هایش نشستم. چه سرنوشت بدی داشت. حتی بدتر از من و تا چه میزان تحمل کرده تا این که از روی ناچاری به سمت ننه لیلا کشیده شده بود. دو خواهر کوچک تر داشت که نمی دانستند او چه کاری می کند. پرستار خانگی استخدام کرده بود تا در غیاب او خواهرانش خوب تربیت شوند، همه فکر می کردند او در جزیره کیش فروشنده لوازم آرایش است.

خواستم راهی برای من پیشنهاد کند. وقتی شنیدم کتک پدر بهتر از فراری بودن است مسیرم را تغییر دادم. او از بد صفتی ننه لیلا تعریف کرد به گونه‌ای که اگر او را بار دیگر می دیدم از وحشت می مردم.

اعتماد به پلیس

الناز گفت: قرار شد او نزد ننه لیلا بگوید که من فرار کرده ام. با راهنمایی ترانه وقتی از او جدا شدم نزد پلیس آمدم متاسفانه آدرس خانه ننه لیلا را نمی دانم. طوری من را چرخاندند تا مسیر را بدون راهنما نشناسم !

آغوش پدر

وقتی پرونده الناز پیش روی دادیار دادسرای تهران قرار گرفت و همزمان با صدور دستور برای ردیابی ننه لیلا و خانه فساد، قرار بر این شد برای نجات الناز از سرگردانی، پدرش به کلانتری احضار شود.

وقتی پدر الناز به کلانتری رفت، ماموران مددکار اجتماعی به او گفتند که عصر روز قبل به آن جا رفته‌ام و خواسته ام پدرم را روشن سازند که من و برادرم در یک جهنم زندگی می‌کنیم.

پدر الناز او را در آغوش گرفت و آرام گفت: ببخشید!

پدر الناز حرف های دخترش را که شنید قول داد همه مشکلات را حل کند.

مرد گریان به پلیس گفت: می دانم بچه هایم سختی می کشند چون نامادری شان باردار است و بچه مان به زودی متولد می شود. نمی توانم طلاق بگیرم اما از همین امروز خانه ای خوب برای مادر تنهایم که او هم سرپناهی ندارد و هر هفته در خانه یکی از خواهر و برادرانم است تهیه می کنم تا الناز و بهزاد نزد او بمانند. خرجی شان را می دهم و مرتب به آن ها سر می زنم. قول می دهم اجازه ندهم زنم در این بخش دخالتی داشته باشد.

حدود پنج سالی می گذرد که من و بهزاد همراه مادربزرگم که زن تنهایی بود و هرماه خانه یکی از پسرانش زندکی می‌کرد با هم زندگی می کنیم. خرجی مان را پدرم می دهد و هر روز به ما سر می زند.

تحلیل کارشناس / گمگشتگی هویت پاشنه آشیل دختران فراری

دکتر امان ا... قرایی مقدم جامعه شناس و استاد دانشگاه

فرار دختران از محیط خانه و خانواده دلایل مختلفی دارد. از نگاه جامعه شناختی، دخترانی که فرار را به حضور در خانه و محیط خانوادگی ترجیح می دهند، دلایل خاصی دارند که به آن می پردازیم. فقر شدید، طلاق والدین و اعتیاد اعضای خانواده، خشونت های خانوادگی از سوی پدر، مادر یا برادر در فرار دختران از خانه نقش به سزایی دارد.

ترس عامل دیگری است که سبب می شود دختران از خانه فرار کنند و این ترس اغلب از سوی پدران یا برادران غیرتی، تعصبی یا خمشگین به این دختران تسلط پیدا می کند. زورگویی و پرخاشگری اعضای خانواده و تحمیل برخی عقاید باعث می شود دختران از خانه فرار کنند بدون آن که بدانند قرار است بیرون از محیط خانه چه بلاهای هولناکی را تحمل کنند. البته گروه همسالان نیز در پدیده فرار از خانه نقش دارند. برخی دختران در مهارت نه گفتن ضعیف هستند و تحت تاثیر گروه همسالان برای تجربه هیجانات خاص سنی خود مرتکب این اقدام می شوند.

رفتار بد برخی والدین با دختران شانسبب می شود این دختران از زندگی ناکام شوند و به دلیل تشدید محرومیت ها و کمبودهای عاطفی و مالی فرار از خانه را ترجیح دهند. البته پدیده فرار از خانه بیشتر در کلان شهرها دیده می شود زیرا دختران در شهرهای کوچک از انجام این رفتار می ترسند و از بی اعتباری و بی اعتماد شدن والدین و خانواده خود واهمه دارند.

عامل اصلی فرار دختران از خانه طلاق والدین است. جدایی پدر و مادر از یکدیگر و نبود سرپرست مناسب در خانواده در بروز و شیوع فرار دختران از خانه، نقش به سزایی دارد. سبک زندگی و نوع تربیت خانوادگی در بروز این پدیده هولناک اجتماعی تاثیرگذار است. اگر سبک تربیتی و خانوادگی والدین سخت گیرانه باشد، قطعا دختران به راحتی در فکر فرار از خانه خواهند بود. بخشی از دلایل مربوط به فرار دختران از خانه نیز به خاطر مشکلات شخصیتی خود دختران است زیرا در سن نوجوانی دچار گمگشتگی در هویت می شوند و همین بحران هویت آن ها را با معضلات این چنینی رو به رو می کند.

فرار دختران از خانه به دلیل برقراری ارتباط با جنس مخالف نیز دلیل دیگری است که از نگاه جامعه شناختی می توان به آن پرداخت. برخی دخترانی که شخصیت شان کامل نشده است و رفتارهای آنی و تکانه ای از خود بروز می دهند و مهارت حل مسئله ندارند در ارتباط با جنس مخالف هیجانات خود را کنترل نمی کنند و تصمیم به فرار از خانه می گیرند.

این دختران آسیب دیده بعد از پشیمانی و بازگشت به خانه و محیط خانواده نیاز به دلجویی از سوی والدین دارند و باید مراعات حال و روحیه آن ها را کرد. چنان چه این دختران از سوی خانواده حمایت نشوند، باز هم فرار از خانه را تکرار می کنند و فساد و بی اخلاقی در جامعه رواج پیدا می کند. اورژانس اجتماعی، حمایت خانواده و جلسات مشاوره ای به راحتی این دختران آسیب دیده را به کانون خانواده بازمی گرداند.

رکنا

منبع: ساعت24

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.saat24.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ساعت24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۱۶۱۵۸۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

دولت با کسی تعارف ندارد

رئیس دفتر بازرسی ویژه رییس‌جمهور گفت: شفافیت، جلوگیری از تعارض منافع، شایسته گزینی، تسهیل در انجام امور، شناسایی بسترها و گلوگاه های فساد و مبارزه قاطع با فساد مورد تاکید دولت مردمی است و برای اجرای آن با کسی تعارف نداریم.

به گزارش ایسنا، حجت‌الاسلام حسن درویشیان در نشست شورای اداری استان تهران با اشاره به ابلاغ اصول ۱۲گانه رئیس جمهور در پیشگیری و مبارزه با فساد، به تشریح گشت ارشاد مدیران پرداخت و افزود: برای جذب و تقویت مشارکت مردمی که مورد تاکید معظم رهبری در شعار امسال نیز قرار گرفته است، نیازمند تسهیل در مسیر سرمایه‌گذاری و راه‌اندازی کسب و کار بخش خصوصی هستیم. به طور مثال اقدام وزارت اقتصاد در حذف امضاهای طلایی در این دولت می‌تواند نمونه برجسته‌ای از این اقدام باشد و همه دستگاه‌های اجرایی هم در این مسیر هستند.

وی ضرورت نظارت در کشور را مورد تاکید قرار داد و گفت: اگر بهترین قانون را داشته باشیم و بهترین برنامه را هم تدوین کنیم اما به نظارت آن‌طور که باید توجه نکنیم، قطعا با مشکل مواجه خواهیم بود. نظارت به معنی عدم اعتماد به مدیران نیست و معتقدم مدیران اجرایی کشور، سرمایه معنوی و پشتوانه نظام هستند. مهمترین راه صیانت از مدیر، نظارت و نگهداری اوست. بسیاری از مدیرانی که پرونده‌ای برای آنها در محاکم تشکیل شده، به دلیل عدم نظارت بر زیرمجموعه یا عدم اطلاع کافی از قوانین و آئین نامه ها دچار مشکل شده‌اند.

وی با بیان این‌که «در اصول ۱۲گانه ضدفساد آیت‌الله رئیسی، هیچ خط قرمزی نداریم»، تصریح کرد: رئیس جمهور فرمودند نباید هیچ حدود و ملاحضه ای در برخورد با فساد باشد، پس بازرسی و نظارت در همه سطوح و همه زمان‌ها جاری است. البته رد نمی‌کنم که گاهی ممکن است مدیری تحت فشار سیاسی یا غیرسیاسی باشد اما موظف است از مسیر حق و قانون خارج نشود و از توصیه‌ها تاثیر نپذیرد؛ گشت ارشاد مدیران با جدیت و بدون اغماض در دولت مردمی اجرا شده است

وی با ذکر تعبیر رهبری از مبارزه با فساد در دستگاه اجرایی، اظهار کرد: ایستادگی در برابر اژدهای هفت سر به فرموده رهبر معظم انقلاب، ممکن است باعث تبعاتی شود اما باید مقاومت کرد. ما هم پشتیبان چنین مدیرانی هستیم، به طور مثال مدیر منابع طبیعی یکی از شهرستان های شمالی به دلیل اجرای قانون با فشارهای افراد سیاسی و دستور مدیر استانی عزل شده بود، ولی به این نوع برکناری ورود کردیم و مدیر شجاع مذکور را به جایگاه قبلی در همان شهر بازگرداندیم. حتی اصرار مدیرکل استان مبنی بر ارتقای او را رد کردیم و گفتیم باید به همان اداره شهرستان برگردد تا همگان، جدیت دولت در حمایت از مبارزان با فساد را ببینند و درس عبرت شود.

نماینده ویژه رئیس‌جمهور در امر مبارزه با فساد خطاب به مدیران اجرایی استان تهران، توجه آن‌ها را به نامه امیرالمؤمنین(ع) به مالک اشتر معطوف کرد و گفت: حضرت که به رئوفیت و گذشت زبانزد بودند، فرمودند "مفسدان را نقره داغ و خادمان را حمایت و تشویق کن" این رویه نصب العین دولت خدمتگزار سیزدهم است.

وی به مسائل اصلی و محوری استان تهران هم پرداخت و اظهار کرد: اجرای قانون هوای پاک در تهران حیاتی است و دستور ویژه رییس‌جمهور برای پیگیری هوای پاک، دغدغه ملی است و فقط استانداری مسوول آن نیست و همه دستگاه ها باید پای کار باشند.

وی با اشاره به این‌که «حاشیه نشینی در کنار تقاضای فراوان برای سکونت موقت در مناطق خوش آب و هوای اطراف تهران و استان های همجوار شمالی و تفرج‌گاه‌های خصوصی باعث افزایش قیمت زمین و وقوع بزه‌های مختلف از جمله کلاهبرداری در معاملات و تغییر کاربری باغات و مزارع کشاورزی شده است» گفت: عدم توجه به حریم جاده و بستر رودخانه‌ها و تصرفات غیرقانونی باید متوقف و با جزای سنگین مواجه شود. اصلاح مرز تقسیمات کشوری و تعیین مرز شهرستان های تهران، ایمنی بازار تهران با قدمت تاریخی و اهمیت اقتصادی، و توجه به مقوله آموزش در ارتقا سلامت نظام اداری هم از دیگر سرفصل های مهم استان است که باید به آن اهتمام ورزید.

رئیس دفتر بازرسی ویژه رئیس‌جمهور در پایان توصیه‌ای به مدیران استان تهران کرد و گفت: به اسناد بالادستی توجه کنید، آن‌ها را مطالعه کنید. از جمله اصول یاری رسان به مدیران در موفقیت همین اصل مهم است. از نگاه بخشی و جزیی و آلوده به سیاست و برخورد حزبی دوری کنید. شما مکلف به اجرای سیاست های ابلاغی مقام معظم رهبری و ریاست جمهوری هستید و نباید تحت تاثیر جریانات سیاسی باشید.

انتهای پیام

دیگر خبرها

  • نویسنده ادبیات نوجوان باید مخاطب را با توانمندی هایش آشنا کند
  • این مناطق تهران خانه‌های ارزان‌قیمت دارند
  • کوه‌ها هم ترک برمی‌دارند!
  • برگزاری مراسم روز دختر با حضور دختران دانشجو در حرم بانوی کرامت
  • وحشت‌آفرینی شرور سابقه‌دار در غرب تهران
  • لیفت وزنه 210 کیلویی توسط دختر 13 ساله
  • ماجرای تلخ حبس طاقت‌فرسا زن زباله‌گـرد در میان دیوارهای ساختمان متروک | تصاویر
  • ماجرای مالیات بر عایدی سرمایه چیست؟/ ببینید وقتی قانون تصویب شود چقدر باید مالیات بدهید؟ (فیلم)
  • دولت با کسی تعارف ندارد
  • بازداشت شرور وحشت آفرین در غرب تهران